تفسير آيات درس اول
سوره ماﺋده (آيه 15)- در تعقيب آياتى كه در باره يهود و نصارى و پيمان شكنيهاى آنها بحث مىكرد، اين آيه اهل كتاب را بطور كلى مخاطب قرار داده و از آنها دعوت به سوى اسلام كرده، نخست مىگويد: «اى اهل كتاب فرستاده ما به سوى شما آمد، تا بسيارى از حقايق كتب آسمانى را كه شما كتمان كرده بوديد آشكار سازد، و در عين حال از بسيارى از آنها (كه نيازى به ذكر نبوده و مربوط به دورانهاى گذشته است) صرف نظر مىكند» (يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ).
سپس اشاره به اهميت و عظمت قرآن مجيد و اثرات عميق آن در هدايت و تربيت بشر كرده مىگويد: «از طرف خداوند نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمد» (قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ).
سوره ماﺋده (آيه 16)- «همان نورى كه خداوند بوسيله آن كسانى را كه در پى كسب خشنودى او باشند به طرق سلامت هدايت مىكند» (يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ).
و علاوه بر اين «آنها را از انواع ظلمتها و تاريكيها (ظلمت شرك، ظلمت جهل، ظلمت پراكندگى و نفاق و ...) به سوى نور توحيد، علم و اتحاد رهبرى مىكند» (وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ).
و از همه گذشته «آنها را به جاده مستقيم كه هيچ گونه كجى در آن از نظر اعتقاد و برنامه عملى نيست هدايت مىنمايد» (وَ يَهْدِيهِمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ).
سوره آل عمران (آيه 138)- در اين آيه مىگويد: «آنچه در آيات فوق گفته شد بيانيه روشنى است براى همه انسانها و وسيله هدايت و اندرزى است براى همه پرهيزكاران» (هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ).
يعنى در عين اين كه اين بيانات جنبه همگانى و مردمى دارد تنها پرهيزكاران و افراد با هدف از آن الهام مىگيرند و هدايت مىشوند.
سوره نحل (آيه 89)- سپس به دنبال سخنى كه از وجود «گواه» در هر امتى در چند آيه قبل به ميان آمد مجددا به سراغ آن بحث با توضيح بيشترى مىرود، مىگويد: «و به خاطر بياوريد آن روز را كه ما از ميان هر امتى گواهى از خود آنها بر آنها مبعوث مىكنيم» (وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ).
گرچه اين حكم عام شامل مسلمانان و پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله نيز مىشود، ولى براى تأكيد بيشتر خصوصا آن را مطرح كرده، مىفرمايد: «و ما تو را شاهد و گواه بر اين گروه مسلمانان قرار مىدهيم» (وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَلى هؤُلاءِ).
و از آنجا كه قرار دادن شهيد و گواه فرع بر اين است كه قبلا برنامه كامل و جامعى در اختيار افراد قرار داده شده باشد، بطورى كه حجت بر همگى تمام شود، تا به دنبال آن، مسأله نظارت و مراقبت مفهوم صحيحى پيدا كند، لذا بلافاصله مىگويد: «و ما اين كتاب آسمانى (قرآن) را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز است» (وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ).
«و هم هدايت است و هم رحمت، و هم مايه بشارت براى همه مسلمانان جهان» (وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ).
سوره نحل (آيه 44)- در اين آيه مىگويد: اگر شما آگاه نيستيد از آنها بپرسيد كه: «از دلائل روشن و كتب» پيامبران پيشين آگاهند! (بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ).
به اين ترتيب «مسأله تخصص» نه تنها در زمينه مسائل اسلامى و دينى از سوى قرآن به رسميت شناخته شده، بلكه در همه زمينهها مورد قبول و تأكيد است، و روى اين حساب بر همه مسلمانان لازم است كه در هر عصر و زمان افراد آگاه و صاحب نظر درستكار مورد اطمينان، در همه زمينهها داشته باشند كه اگر كسانى مسائلى را نمىدانند به آنها مراجعه كنند.
سپس روى سخن را به پيامبر كرده، مىگويد: «و ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبيين كنى» (وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ).
«و تا اين كه آنها (در اين آيات، و وظائفى كه در برابر آن دارند) بينديشند» (وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ).
در واقع دعوت و برنامه رسالت تو از نظر اصولى چيز نوظهور و بىسابقهاى نيست همان گونه كه بر رسولان پيشين، كتب آسمانى نازل كرديم تا مردم را به وظائفشان در برابر خدا و خلق و خويشتن آشنا سازند بر تو نيز اين قرآن را نازل كرديم، تا به تبيين مفاهيم و تعاليم آن بپردازى و انديشه انسانها را بيدار سازى. برگزيده تفسير نمونه، ج2، ص: 571
سوره ص (آيه 29)- در اين آيه به مطلبى اشاره مىكند كه در حقيقت تأمين كننده هدف آفرينش است، مىفرمايد: «اين كتابى پر بركت است كه بر تو نازل كردهايم، تا در آيات آن تدبر كنند، و خردمندان متذكر شوند» (كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ).
تعليماتش جاويدان، و دستوراتش عميق و ريشهدار، و برنامههايش حياتبخش و راهبر انسان در طريق هدف آفرينش است.
هدف از نزول اين كتاب بزرگ اين نبوده كه تنها به تلاوت و لقلقه زبان قناعت كنند بلكه هدف اين بوده كه آياتش سر چشمه فكر و انديشه، و مايه بيدارى وجدانها گردد و آن نيز به نوبه خود حركتى در مسير عمل بيافريند.
سوره انعام (آيه 19)- بالاترين شاهد! عدهاى از مشركان مكّه نزد پيامبر آمدند و گفتند: تو چگونه پيامبرى هستى كه احدى را با تو موافق نمىبينيم حتى از يهود و نصارى در باره تو تحقيق كرديم آنها نيز گواهى و شهادتى به حقانيت تو بر اساس محتويات تورات و انجيل ندادند، لااقل كسى را به ما نشان ده كه گواه بر رسالت تو باشد.
در مقابل اين مخالفان لجوج كه چشم بر هم نهاده، و اين همه نشانههاى حقانيت دعوت او را ناديده گرفته بودند و باز هم مطالبه گواه و شاهد مىكردند برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص: 582
خداوند به پيامبر دستور مىدهد «بگو: به عقيده شما بالاترين شهادت، شهادت كيست»؟ (قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهادَةً).
غير از اين است كه بالاترين شهادت، شهادت پروردگار است؟ «بگو:
خداوند بزرگ گواه ميان من و شما است» (قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ).
و بهترين دليل آن اين است كه: «اين قرآن بر من وحى شده است» (وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ).
قرآنى كه ممكن نيست ساخته فكر بشرى آن هم در آن عصر و زمان و در آن محيط و مكان بوده باشد قرآنى كه محتواى انواع شواهد اعجاز مىباشد.
سپس به هدف نزول قرآن پرداخته و مىگويد: «اين قرآن به اين جهت بر من نازل شده است كه شما و تمام كسانى را كه سخنان من در طول تاريخ بشر و پهنه زمان و در تمام نقاط جهان به گوش آنها مىرسد از مخالفت فرمان خدا بترسانم و به عواقب دردناك اين مخالفت توجه دهم» (لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ).
سپس به دنبال اين سخن به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور مىدهد كه از آنها سؤال كند «آيا به راستى شما گواهى مىدهيد كه خدايان ديگرى با خداست»؟ (أَ إِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرى). بعد مىگويد: «با صراحت به آنها بگو: من هرگز چنين گواهى نمىدهم، بگو: اوست خداوند يگانه و من از آنچه شما براى او شريك قرار دادهايد بيزارم» (قُلْ لا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ).
سوره بقره (آيه 151)- برنامههاى رسول اللّه! خداوند در آخرين جمله از آيه قبل يكى از دلايل تغيير قبله را تكميل نعمت خود بر مردم و هدايت آنان بيان كرد، در اين آيه با ذكر كلمه «كما» اشاره به اين حقيقت مىكند كه تغيير قبله تنها نعمت خدا بر شما نبود، بلكه نعمتهاى فراوان ديگرى به شما داده است «همان گونه كه رسولى در ميان شما از نوع خودتان فرستاديم» (كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ). برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص: 136
او از نوع بشر است و تنها بشر مىتواند مربى و رهبر و سرمشق انسانها گردد و از دردها و نيازها و مسائل او آگاه باشد كه اين خود نعمت بزرگى است.
بعد از ذكر اين نعمت به چهار نعمت ديگر كه از بركت اين پيامبر، عايد مسلمين شد اشاره مىكند:
1- «آيات ما را بر شما مىخواند» (يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا).
2- «و شما را پرورش مىدهد» و بر كمالات معنوى و مادى شما مىافزايد. (وَ يُزَكِّيكُمْ).
3- «و كتاب و حكمت به شما مىآموزد» (وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ).
گر چه «تعليم» بطور طبيعى مقدم بر «تربيت» است، اما قرآن مجيد براى اثبات اين حقيقت كه هدف نهايى «تربيت» است غالبا آن را مقدم بر تعليم آورده است.
4- «و آنچه را نمىدانستيد به شما ياد مىدهد» (وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ).
صفحه قبل 1 صفحه بعد